زینت با خواب بدی که دیده بود، یکباره پرید و به اطرافش نگاه کرد. نگاهش به ساعت بالای سرش افتاد که برای مدرسه بچهها کوک کرده بود. ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه بود. تمام صورتش عرق کرده بود. رختخواب روشن خالی بود. با خودش گفت: باز رفته سیگار بکشه. خدایا چی کار کنم از دست این مرد؟
روشن در حالی که از سرما دستهایش را به هم میمالید، وارد شد و خودش را زیر پتو پنهان کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زینت گفت: نکش. میمیریا.
روشن با اخم گفت: سیگار نکشیدم که دستشویی بودم.
روشن پشتش را به زینت کرد و پتو را روی سرش کشید اما یکباره بلند شد و گفت: من فردا میرم ملاقات ادریس. باید یه فکر اساسی کرد.
زینت گفت: من که از خدامه بچهام زودتر آزاد شه. اما با کدوم پول؟
روشن در فکر فرورفت و با خودش حرف زد و گفت: راهش رو پیدا میکنم.
زینت سر جایش دراز کشید و پتو را روی بچهها انداخت و به سقف خیره شد تا پلکهایش سنگین شد و به خواب رفت.
زینت از صبح زود وسط حیاط در حال شستن لباس بود. احمد هم با مورچههای حیاط بازی میکرد. علی و نرگس هم مدرسه بودند. روشن سیگار در دست داشت، گوشه حیاط نشسته و به احمد خیره شده بود. به قدری نگاهش روی او میخکوب شده بود که متوجه نشد سیگارش تمام شده. یکباره دستش سوخت و به خودش آمد.
زینت گفت: چی شد؟
روشن گفت: چیزی نیست. دستم سوخت.
زینت گفت: پاشو به غذا سر بزن آبش تموم نشه بسوزه.
روشن به آشپزخانه رفت و با قاشق داخل قابلمه را هم زد. ناهار آبگوشت داشتند اما گوشت غذا خیلی کم بود. روشن با دیدن غذا آهی کشید و با خودش گفت: راهش رو پیدا کردم.
روشن به حیاط برگشت و از زینت خواست به اتاق بروند تا با هم حرف بزنند.
زینت گفت: میبینی که دستم بنده. بزار واسه بعد.
روشن گفت: پاشو بیا خستگی در کن، یهکم گرم شو تا با هم حرف بزنیم.
زینت دست کفیاش را با آب سرد شست و هر دو به اتاق رفتند.
زینت قبل از اینکه وارد اتاق شود به احمد گفت: جایی نریا. همینجا توی حیاط بازی کن.
زینت وارد اتاق شد، دستهایش را با بخاری گرم کرد و گفت: خب. چی میخواستی بگی؟
روشن گوشه اتاق نشست، برای حرف زدن تردید داشت .
زینت گفت: پس چرا ساکت شدی. زودتر حرفتو بزن. کار دارم.
روشن گفت: ببین زینت! ما همهاش داریم درجا میزنیم. هم بچه مدرسهای داریم، هم پسرمون معلوم نیست تا کی توی زندان بمونه.
زینت گفت: خب. چی میخوای بگی؟
روشن گفت: تا کی میخوای رخت مردم رو بشوری؟ دستاتو نگاه کن. ببین چه پینهای بسته.
زینت به دستهایش نگاه کرد و گفت: چی کار کنم؟ چاره ندارم که.
روشن گفت: من یه فکری کردم. اگه تو هم راضی باشی، پول خوبی گیرمون میاد.
زینت با تعجب گفت: من راضی باشم؟ خب درست حرف بزن، ببینم چی میگی؟
روشن گفت: با پولی که دستمون میاد، میتونیم یه خونه بهتر اجاره کنیم. علی و نرگس درس بخونن. ادریس هم دیه رو میده و میاد بیرون، کمک دستمون میشه. تو هم فقط بچهداری میکنی و دیگه رختای مردم رو نمیشوری.
زینت همچنان متعجب گفت: خب با کدوم پول؟
روشن من من کرد و گفت: احمد...
زینت گفت: احمد چی؟
روشن گفت: میندازیمش جلوی ماشین و دیه میگیریم.
زینت با شنیدن این حرف، خشکش زد و یکباره گفت: تو دیوونه شدی مرد.
روشن گفت: همه مشکلاتمون حل میشه. به این فکر کن.
زینت صدایش را بالا برد و گفت: ساکت شو مرد. احمد بچه منه. عزیز منه.
روشن گفت: خب بچه منم هست. عزیز منم هست.
زینت از کنار بخاری بلند شد و گفت: با تو نمیشه حرف زد. عقلتو از دست دادی. بلند شم برم دنبال کارم.
روشن گفت: اما...
زینت اجازه نداد جملهاش را تمام کند و گفت: دیگه نمیخوام چیزی بشنوم.
زینت بعد از جر و بحثی که درباره احمد با روشن کرد، به حیاط رفت و با عصبانیت به شستن لباسها ادامه داد و با حرص لباسها را چنگ میزد و با خودش زیر لب حرف میزد.
زینت زیر لب گفت: مردک دیوونه شده. میگه بچمو بندازم زیر ماشین. آخه کی با بچهاش این کارو میکنه.
روشن که همچنان روی حرف خودش بود، وارد حیاط شد و سیگار روشن کرد و به احمد نگاه کرد و به فکر فرو رفت. زینت زیر چشمی با خشم به همسرش نگاه کرد و تشت را به سمتی کشید که پشتش به روشن شود.
در این بین صدای زنگ در شنیدهشد. روشن سیگار را زیر پایش له کرد و سرفه ای کرد و به سمت در رفت. آقا کریم صاحبخانه بود. روشن دستش را به سمت او دراز کرد و با هم احوالپرسی کردند و دست دادند و روشن او را به خانه دعوت کرد. اما آقا کریم نپذیرفت و جلوی در ایستاد. روشن در را بست و در کوچه با او همکلام شد. زینت هم دستهایش را شست و سعی کرد از پشت در حرفهای آنها را بشنود. گوشش را به در چسباند.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: داستان جنایی قتلگاه قاتل مادر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۸۹۲۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حسن روشن: نام باشگاه استقلال را نباید تغییر داد
به گزارش گروه ورزشی ایسکانیوز، حسن روشن کاپیتان و بازیکن اسبق تیم استقلال در گفتگو با خبر ورزشی، درباره بحث تغییر نام باشگاه استقلال از سوی مالکان جدید این باشگاه به "استقلال خلیج فارس" اظهار داشت: با توجه به مسائل سالهای گذشته از دهههای ابتدایی انقلاب و حتی پیش از آن پیرامون موضوع خلیج فارس و حساسیتهای موجود بین کشورهای حاشیه نشین عربی به نظر من انجام این کار میتواند به نوعی حاشیه ساز باشد.
بیشتر بخوانید: روشن: شک نکنید استقلال میتواند به قهرمانی برسدوی افزود: من از سالها پیش سنگ کلیه سنگ داشتم که بعد از مراجعه به پزشکان مختلف در داخل و خارج از کشور و شنیدن توصیه آنها در این باره که چون خطری برایم ندارد پس به آن نباید دست بزنم به این نتیجه رسیدم که کاری به کارش نداشته باشم. تقریباً همه پزشکان گفتند ممکن است با تحریک این بخش از کلیه ام مشکلات دیگری اضافه شود. الان هم تغییر نام استقلال به استقلال خلیج فارس دقیقاً حکم همین موضوع را دارد که میتواند حاشیههایی را برای این تیم با طرفداران میلیونی به وجود بیاورد.
پیشکسوت استقلال ادامه داد: علاوه بر همه این مسائل این تیم از ابتدا در شهر تهران متولد شده و توسط گروهی که آن را تیم دوچرخه سواران نامیدند شکل گرفته و در نهایت امروز نزدیک به ۵ دهه است که همه آن را به نام استقلال میشناسند. این تیم نمیتواند مثل تیمهای دیگر کشور از یک شهر به شهر دیگری برود یا نامش به نام شهر دیگری صدا شود چون این بیحرمتی به مردم تهران است. استقلال در تهران دارای اصالت بوده و تغییر نام این تیم به خلیج فارس مثل این است که این تیم را از تهران برده باشند .
روشن اضافه کرد: لابد با توجه به تمایل مالکان جدید باشگاه بعد از چند وقت بازیهای خانگی استقلال را هم از تهران به بندر ماهشهر میبرند که البته هیچ بعید نیست و این با ذات فوتبال و آنچه این باشگاه را در تهران به این سابقه و قدمت اصلا همخوانی نخواهد داشت.
بازیکن قدیمی فوتبال کشورمان خاطرنشان کرد: قطعاً به مردم تهران برمیخورد که چنین رفتاری با تیم شهرشان صورت بگیرد. مثل این است که تراکتور را در تبریز به اهالی زاهدان بفروشند و در ورزشگاه یادگار امام این شهر، تیم محبوبشان را با یک اسم دیگر صدا کنند و پسوندی به انتهای آن اضافه شود. درست است که خلیج فارس برای همه مردم ایران است اما استقلال از اول در تهران بوده و متعلق به مردم تهران است .شاید بتوان در انتهای اسم استقلال داخل پرانتز خلیج فارس را هم قرار داد اما تغییر نام این باشگاه در سطح بین المللی دردسرساز خواهد بود .
روشن تاکید کرد: این موضوع حتی ممکن است در کنفدراسیون فوتبال آسیا هم باشگاه استقلال را به چالش بکشد و به دلیل حساسیتهای موجود در منطقه این تیم و حتی فدراسیون فوتبال ایران را درگیر مسائلی کند که باعث صرف انرژی و هزینه برای کشورمان شود بنابراین به نظر من این اقدام در چنین شرایطی بیشتر از اینکه به نفع استقلال باشد میتواند برای این باشگاه و میلیونها هوادارش دردسرساز بشود.
روشن درباره حضور مالکان جدید در راس باشگاه استقلال یادآور شد: اصلاً باید دید این افراد تازه وارد چه اقداماتی در نظر خواهند داشت. به هر حال آنها خودشان را مالک باشگاه میدانند و میخواهند هیئت مدیره و مدیرعامل خودشان را بگذارند. من باز هم تاکید میکنم نگران این هستم که تصمیم بگیرند بازیهای استقلال را در ماهشهر برگزار کنند. اصلاً آنها میدانند این باشگاه ممکن است سالی ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه داشته باشد.
وی با اشاره به بخش اندکی از سهام باشگاه استقلال که هنوز در اختیار دولت است تاکید کرد: این مقدار حتی اگر یک درصد هم باشد میتواند در مواقع لزوم به عدد ۱+۵۰ درصد تبدیل شود. به همین خاطر است که میگویم نمیتوان به هیچ وجه حساب قطعی و ویژهای روی مالکان جدید باشگاه استقلال باز کرد. چون ممکن است در یک مورد و به خاطر مداخله در کارشان تصمیم بگیرند قید همه چیز را بزنند. اصلا آیا این حساسیتها رو یتیم استقلال را میدانند!
روشن در پایان گفت: به اعتقاد من مالکان جدید باید بیشتر از هر چیز روی تقویت آکادمیهای فوتبال باشگاه استقلال دقت نظر داشته باشندت چون این باشگاه با پتانسیل بالای فوتبالی در سطح کشور میتواند از این طریق خودش را نسبت به جذب بازیکن بینیاز کند و یا از این محل درآمدزایی هنگفتی داشته باشد. البته باید از افارد سالم در آکادمیهای فوتبال استقلال بهره ببرند والا باز هم مسایل قبلی و حق حساب گرفتن از پدرومادران باب میشود.
منبع: خبر ورزشی
انتهای پیام/
کد خبر: 1229181 برچسبها استقلال تهران